در این مقاله قصد داریم به مرور بزرگترین باگ های داستانی فیلمهای بتمن (Batman) پرداخته و نگاهی دقیقتر به آنها داشته باشیم.
بتمن یکی از محبوبترین ابرقهرمانهای کمیک بوکی تاریخ بوده و به همین دلیل طی دهههای گذشته اقتباسهای متعددی با محوریتش ساخته شدهاند. اکثر این اقتباسها به لطف کارگردانهای شاخص از جمله کریستوفر نولان (Christopher Nolan) و تیم برتون (Tim Burton) از کیفیت بالایی برخوردار بوده و اگر بگوییم اثری شاخص هستند، بیراه نگفتهایم. با این حال، هر کدامشان عیبهایی را در خود، به خصوص فیلمنامهشان پنهان کردهاند که براحتی نمیتوان حین مواجهه نادیدهشان گرفت.
حفرههای داستانی فیلمهای بتمن گاهی اوقات حاصل اشتباه فیلمنامه نویسان بوده و گاهی اوقات هم حاصل اشتباه تدوینگران. به هر حال، ممکن است نویسنده توضیحات مورد نظر را در دل داستان گنجانده باشد اما صحنه مربوط به آن نهایتاً به نسخه نهایی فیلم راه نیابد. در ادامه قصد داریم به معرفی بزرگترین حفرهها پرداخته و مرورشان کنیم.
ریدلر فرصت کشتن بتمن را داشت
فیلم: The Batman
در بخشهای متنهی به اوج فیلم The Batman، نکته جالبی درباره شخصیت شرور یعنی ادوارد نیگما معروف به ریدلر فاش میشود. پس از دستگیری، ریدلر میگوید تصور میکرده او و بتمن یک تیم هستند و با همکاری یکدیگر مشغول پاکسازی فساد در شهر گاتهام بودهاند. هنگامی که متوجه میشود بتمن نگاه متفاوتی نسبت به او داشته، بشدت دل شکسته شده و در سلول خود دچار خندههای عصبی و دیوانهوار میشود.
این افشاگری با اقدامات قبلی ریدلر اصلاً و ابداً هماهنگ نیست. بهویژه نحوه برخورد او با کولسون که کاملاً خصمانه به نظر میرسد. ریدلر با فعال کردن بمب روی گردن کولسون، تهدید میکند اگر بتمن نتواند معمای مربوطه را حل کند، آن را منفجر خواهد کرد. در حرکتی که قصدش برای کشتن بتمن را به شکلی واضح نشان میدهد، ریدلر بمب کولسون را منفجر میکند، در حالی که بتمن تنها چند قدم با او فاصله دارد. بتمن در اثر انفجار با شدت زیاد به عقب پرتاب شده و اگر هم زنده مانده، بدون شک بخاطر لباس مخصوص و زرهی است که در آن وجود دارد.
بروس وین چطور اینقدر سریع به گاتهام برگشت؟
فیلم: The Dark Knight Rises
در مقایسه با دیگر فیلمهای بتمن به کارگردانی کریستوفر نولان، The Dark Knight Rises حفرههای داستانی بیشتری را در خود جای داده است. یکی از بدترین حفرهها در ابتدای پرده سوم فیلم رخ میدهد. پس از اینکه بین ستون فقرات شخصیت اصلی را میشکند، بروس وین به همان زندانی که بین در آن بزرگ شده بود، انداخته شده و مجبور میشود به تدریج بهبود یافته و راه خروج خود را پیدا کند. با این حال، بازه زمانیای که در آن بروس میتواند این کارها را انجام دهد، به هیچ وجه با برنامههای بین برای شهر گاتهام همخوانی ندارد.
پیش از اینکه بین بتواند گامهای بعدی برنامه خود را پیش ببرد، بروس وین موفق میشود از آسیب خود بهبود یابد، تمرین کند، تحت فیزیوتراپی قرار بگیرد، چندین بار برای فرار تلاش کند، با موفقیت از زندان خارج شود و بدون هیچ گونه تجهیزاتی به گاتهام بازگردد. این اتفاقات در چنین بازه زمانی کوتاهی حتی برای بروس وین هم غیرقابل باور به نظر میرسد. تا زمانی که او بازمیگشت، گاتهام باید مدتها پیش به ویرانهای سوخته تبدیل شده بود.
مواجهه با افراد جوکر
فیلم: Batman 1989
تصور کنید مشغول تدوین یکی از صحنههای پر زد و خورد با محوریت بتمن و جوکر هستید. در چنین شرایطی، احتمال رخ دادن اشتباه بخاطر سرعت بالای اتفاقات کاملاً محتمل است؛ اتفاقی که در فیلم Batman 1989 رخ داد. البته در سکانس مواجهه بتمن و جوکر نه یک، بلکه دو حفره بزرگ داستانی وجود دارد. اولین مورد زمانی رخ میدهد که بتمن در مسیر بالا رفتن از برج با تعدادی از افراد جوکر روبرو میشود، در حالی که او قبلتر هر دو را شکست داده و جلوتر از آنها قرار گرفته بود.
اینکه جوکر چگونه افراد خود را از قبل در کلیسا گماشته بود، یک معمای غیرقابل حل دیگر است. این مکان جایی نبود که دلقک دیوانه برای رویارویی با بتمن برنامه ریزی کرده باشد و در هیچ صحنهای هم نشان داده نمیشود که او به افرادش دستور داده باشد تا در آنجا به او ملحق شوند. این تناقض منطقی به حدی آشکار است که یک کمیک مرتبط با فیلم بتمن این حفره داستانی را توضیح داده و مشخص میکند که آن افراد از قبل در آنجا نگهبانی میدادند؛ زیرا مناره کلیسا منظره خوبی از افق شهر گاتهام داشت.
عمارت وین، هویت بتمن را فاش میکند
فیلم: Batman Returns
تیم برتون بدون شک برای دنباله فیلم بتمن، یعنی Batman Returns ایدههایی داشت که ظاهراً برخی از آنها در مرحله اجرا چندان خوب از آب در نیامدند؛ موضوعی که در طراحی عمارت وین قابل مشاهده است. در فیلم Batman Returns مشخص میشود که سقف عمارت وین به یک شبکه پیچیده از آینههای عظیم مجهز شده است. این آینهها بگونهای تنظیم شدهاند که سیگنال خفاشی حتی زمانی که آسمان شب واضح نیست، از داخل زیرزمینهای عمارت برای بروس وین قابل مشاهده باشد.
نیازی به نبوغ یا حتی دقت زیادی زیادی نیست تا یک شخص بفهمد این دستگاههای عجیب و غریب روی سقف عمارت وین به سمت سیگنال خفاشی تنظیم شدهاند. فهمیدن این موضوع هم مساوی است با: بروس وین همان بتمن است! در نگاه اول، قرار گیری آن شبکه و سیستم پیچیده روی سقف عمارت یک ایده جالب است اما وقتی پای حفظ هویت مخفی بروس وین به ماجرا باز میشود، میبینیم سر و کارمان با یک حفره داستانی بزرگ است.
- بیشتر بخوانید : نقد و بررسی فصل دوم سریال Squid Game
چه اتفاقی برای مراسم افتاد؟
فیلم: The Dark Knight
بهترین اثر از سه گانه شوالیه تاریکی اثر کریستوفر نولان، بدون شک The Dark Knight است. پیدا کردن ایرادی در آن به عنوان یک فیلم کمیک بوکی استادانه واقعاً دشوار است اما این را نباید به معنای عدم وجود مشکلات روایی دانست. صحنهای که در آن جوکر با بازی هیت لجر (Heath Ledger) یک مهمانی شام خیریه را مختل میکند، یکی از لحظات به یاد ماندنی فیلم است. البته این صحنه هرگز پایانی قانع کننده نداشت.
وقتی جوکر با آویزان کردن ریچل از پنجره بتمن را تهدید میکند، شوالیه شنل پوش به او دستور میدهد رهایش کند. جوکر در پاسخ میگوید: «انتخاب کلمات بسیار ضعیفی بود» و سپس عملاً همین کار را میکند. در حالی که بتمن با عجله ریچل را در آخرین لحظه نجات میدهد، جوکر و افرادش با مهمانان شام که در اسارت هستند، تنها میمانند. اینکه مهمانی یا بهتر است بگوییم گروگان گیری چطور به پایان میرسد، هرگز مشخص نمیشود؛ زیرا صحنه بعدی به دیالوگ معروف «بعضی مردان فقط میخواهند شاهد سوختن دنیا باشند» اختصاص دارد. البته این صحنههای پشت سر هم آنقدر خوب هستند که این خلا روایی به سختی به چشم میآید.
بتمن حقیقت را به نیروهای ویژه پلیس نمیگوید
فیلم: The Dark Knight
جوکر در فیلم The Dark Knight طرحهای واقعاً فریبکارانهای میریزد تا پایبندی مردم گاتهام به اخلاق را بسنجد و تقریباً تمام آنها از نظر تئوری منطقی و هوشمندانه به نظر میرسند. در یکی از موارد، جوکر چندین گروگان را میدزدد و آنها را در کنار تعدادی پنجره قرار میدهد، ماسک دلقک بر سرشان میگذارد و اسلحههایی را به دستانشان میچسباند. از دید نیروهای ضربت پلیس، این افراد تیراندازهایی خطرناک بوده و هر لحظه ممکن است شروع به شلیک کنند اما در واقع زندانیان بیگناه هستند.
البته یک تیم ضربت برای مقابله با تیراندازان ظاهری اعزام میشود. در همین حین، فقط بتمن از حقیقت ماجرا آگاه است و به جای اینکه اطلاعات را به سادگی به فرماندهی منتقل کند، با اعضای آن درگیر شده و از شلیک هرگونه گلوله به سمت گروگانهای بیچاره جلوگیری میکند. هیچ دلیلی وجود ندارد که تیم ضربت حرفهای بتمن را جدی نگیرد. حتی اگر هم جدی نگیرند، بعید به نظر میرسد یک تک تیرانداز پلیس نتواند نوار چسبی را که به دستهای گروگان بسته شده، ببیند.
سوپرمن توضیح مناسبی به بتمن نمیدهد
فیلم: Batman v Superman: Dawn of Justice
فیلم Batman v Superman: Dawn of Justice که یکی از بحث برانگیزترین آثار DC Extended Universe به شمار میرود، به دلیل صحنه معروف مارتا بدنام شده است؛ جایی که بتمن و سوپرمن تنها زمانی از مبارزه دست میکشند که متوجه میشوند هر دوی آنها مادرانی با یک نام دارند. با این حال، اگر سوپرمن به سادگی اوضاع را شفافتر توضیح میداد، کل گفت و گوی «مارتا» براحتی قابل اجتناب بود تا فاجعه مزبور رقم نخورد.
دومین مبارزه بتمن و سوپرمن از روی اجبار است. به بیان دقیقتر، لکس لوتر مادر کلارک (مارتا کنت) را گروگان گرفته و از او به عنوان اهرم فشار استفاده میکند. ممکن است تصور شود سوپرمن نمیتوانست به بتمن توضیح دهد چه اتفاقی در حال رخ دادن است، چون احتمالاً لوتر به نوعی گوش میداد. اما پس از گفت و گوی «مارتا»، مشخص میشود این فرضیه درست نیست؛ زیرا بتمن در نهایت از وضعیت گروگان گیری باخبر میشود. در کل، نبرد اصلی فیلم بتمن علیه سوپرمن: طلوع عدالت به شکلی خندهدار قابل اجتناب بود.
هاروی دنت چطور جوکر را نشناخت؟
فیلم: The Dark Knight
با وجود اینکه The Dark Knight یک اقتباس عالی با محوریت بتمن است، لحظات غیرمنطقی یا همان حفرههای داستانی کم ندارد. یکی از خندهدارترین لحظات کمی قبل از تبدیل رسمی هاروی دنت به شخصیت «دو چهره» رخ میدهد؛ زمانی که او زخمی و بستری در بیمارستانی است که جوکر قول داده آن را منفجر کند. جوکر با یک لباس مبدل ضعیف و خندهدار به عنوان پرستار زن به کارکنان بیمارستان نفوذ میکند.
با این حال، لباس مبدل خندهدار به طرز عجیب و غیر قابل باوری هاروی دنت را فریب میدهد. علیرغم اینکه آرایش ترسناک جوکر به وضوح روی قسمت بالایی صورتش دیده میشود، هاروی بطرز عجیبی تا زمانی که جوکر ماسک صورتش را برمیدارد، به حضورش واکنشی نشان نمیدهد. به محض برداشتن ماسک، هاروی که سوخته و خشمگین است، بهصورت دیوانهوار به تقلا علیه بندهای تخت بیمارستانیاش میپردازد. این حفره داستانی ممکن است از دید مخاطبان عادی پنهان بماند اما سوالاتی را درباره قدرت درک هاروی برای مخاطبان تیزبین ایجاد میکند.
جملهای متنقاض از جوکر
فیلم: Batman 1989
دومین حفره بزرگ داستانی Batman 1989 هم به رویارویی جوکر و بتمن روی پشت بام ربط دارد. یکی از جالبترین تغییراتی که در سرگذشت بتمن ایجاد شده، این است که جوکر همان خلافکار کوچکی بوده که سالها قبل توماس و مارتا وین را کشت. بتمن کمی قبل از مرگ جوکر، صریحاً این موضوع را بیان کرده و حتی او را متهم میکند: «تو پدر و مادرم را کشتی.»
این جمله هویت بتمن به عنوان بروس وین را آشکار میکند اما نکته جالب اینجاست که انگار جوکر از قبل چنین چیزی را میدانست؛ زیرا در پاسخ میگوید: «هی، مغز خفاشی، وقتی پدر و مادرت رو کشتم یه بچه بودم». بیان چنین جملهای نشان میدهد شاهزاده جرم و جنایت تمام مدت از هویت واقعی بتمن آگاه بوده اما هرگز از آن به سود خود بهره نبرده است. از همه مهمتر، هرگز نمیفهمیم چطور توانست هویت واقعی بتمن را کشف کند.
انفجار هستهای باید گاتهام را نابود میکرد
فیلم: The Dark Knight Rises
تعلیق ناباوری یک عنصر مهم در هر فیلمهای ابرقهرمانی است. این اصطلاح یعنی مخاطب بصورت ارادی یک موضوع غیرواقعی از اثر را نادیده میگیرد تا بتواند با جهان داستانی و شخصیتهایش ارتباط بگیرد. البته دنیای بتمنِ کریستوفر نولان در مقایسه با دیگر اقتباسها بسیار واقع گرایانهتر بود. با این حال، گاهی اوقات اتفاقاتی را در جریان فیلمها شاهد هستیم که برخلاف واقعیت (قوانین فیزیک) هستند. انفجار هستهای در پایان فیلم The Dark Knight Rises نمونه تلخی از این مسئله است که درک درستی از تاثیرات یک بمب هستهای را ارائه نمیدهد. حالا که بحث بمب هستهای و انفجار آن به میان آمده، بد نیست اشاره شود نولان فیلم Oppenheimer را کارگردانی کرده که روی چگونگی ساخت بمب اتم تمرکز دارد.
بمب هستهای که برای نابودی گاتهام طراحی شده بود، پس از فرستاده شدن به خلیج توسط بت پاد منفجر شده و ظاهراً بتمن نیز همراه آن از بین میرود. در عرض تنها یک و نیم دقیقه، بت پاد بمب را به اندازه کافی از شهر دور کرده تا اثرات آن به گاتهام نرسد و در همین حین، بتمن بطور مخفیانه فرار میکند. در واقعیت چنین چیزی امکان پذیر نیست. اگر یک بمب منفجر شود، گاتهام با یک موج وحشتناک و یک فوران ویرانگر از تشعشعات رو به رو میشد. این تناقض یکی از بزرگترین حفرههای داستانی در تاریخ داستانهای بتمن است.
+ هیچ نظری وجود ندارد
خودتان را اضافه کنید